مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

مسافرکوچولو'مانی جون'

موی کوتاه

عشقم امروز موهاتو کوتاه کردی به بابات گفتم موهاشو کوتاه کنیم و باباتم گفت باشه اما خیلی وول زدی و یکم حرصش دادی بعدشم حمومت کردیم و موهات رو سشوار کشیدیم اما اونقد گریه کردی و گفتی این مدلی نه تا دوباره موهاتو صاف کردیم قربونت برم کوچولو دو تا ازنقاشیهاتم هست که ادامه مطلب برات میزارم فدات شم مامان و بچه اش رو کشیدی و منو بابات ذوق مرگ شدیم ببخش حجمشو که کم کردم یه قسمتاییش کات شد اینم یکی دیگه که بعدش بی حوصله کشیدی قربونت برم نقاش کوچولو ...
26 دی 1393

زمستان است

زمستان است هوا  ناجوانمردانه سرد نیست برف نمی آید انگار زمستان نیست اینجوری نخونید این شعر نو نیست بچگیامون برف میومد برف آآآآآآ مگه زمستون پارچ یا بطری آب تو یخچال کسی پیدا میشد تابستون یه مدل بستنی بیشتر گیر نمیومد  اما حالا پسرم قربونت برم کدومو میخوای زود انتخاب کن الان آب میشن هااا هنوزم زمستان است چه بچگی داشتیم ما چه بچگی دارید شما هم برای خودمون خوشحالم هم برای شما     ...
9 دی 1393
1